بر اساس تئوری هرزبرگ دو نوع عامل وجود دارد که یکی از آنها را محرک مینامند که شامل مواردی مانند شناخت در محل کار، فرصتهای رشد در شرکت و مواردی از این قبیل است، در حالی که مجموعهای از عوامل را عوامل بهداشتی مینامند که شامل عواملی مانند شرایط عمومی کار در شرکت، روابط بین فردی با همکاران، حقوق و غیره. بر اساس این نظریه بهترین سناریوی ممکن زمانی است که یک شرکت دارای انگیزه های بالا و فاکتورهای بهداشتی بالایی باشد که باعث می شود کارکنان شرکت انگیزه بالایی برای کار داشته باشند و مشکلات کمتری با شرکت داشته باشند. برای درک بیشتر این نظریه، باید به مزایا و معایب نظریه هرزبرگ توجه کرد.
مزایای تئوری هرزبرگ
تاکید بر انگیزه از درون
اولین و مهمترین مزیت این نظریه انگیزش این است که به جای تمرکز بر سایر عوامل خارجی، بر انگیزه ناشی از درون خود کارکنان تأکید دارد. از این رو به زبان ساده شرکت با اتخاذ این تئوری تضمین می کند که از طرف شرکت می تواند محیط و شرایط کاری خود را بهبود بخشد تا کارکنان انگیزه کار سخت را داشته باشند که در دراز مدت به نفع کل شرکت خواهد بود.
شرکت ها می توانند روی مشکل کارمندان تمرکز کنند
اکثر شرکتها فکر میکنند که دادن حقوق برای رضایت کارکنان کافی است، اما وقتی شرکتی از این نظریه استفاده میکند، از مشکلات کارکنان اطلاع پیدا نمیکند. با شناسایی عواملی که باعث نارضایتی کارکنان میشوند، آنها را میتوان کاهش داد و محیط مناسب برای کارکنان ایجاد کرد.
پول( حقوق مزایا) در وحله دوم قرار میگیرد
مزیت دیگر این است که در این نظریه پول به عنوان عامل ثانویه تلقی می شود زیرا عواملی مانند ارتقای شغلی، شناخت، روابط بین کارکنان به جای پول به عنوان عوامل انگیزشی در نظر گرفته می شوند. به عبارت ساده، در این دنیایی که همه چیز با پول سنجیده می شود، نظریه هرزبرگ با اندازه گیری رضایت کارکنان نه از نظر پول، بلکه از طریق سایر عوامل به همان اندازه مهم، تغییری ایجاد می کند.
معایب نظریه هرزبرگ
رضایت شغلی و بهره وری شغلی ارتباط مستقیمی با هم ندارند
بزرگترین نقطه ضعف این نظریه این است که الزاما کارکنان راضی منجر به افزایش بهره وری در شرکت نمیشوند، زیرا رضایت شغلی یکی از عوامل افزایش بهره وری شغلی است اما تنها عامل نیست. از این رو به زبان ساده، اگر شرکت فکر می کند که افزایش رضایت شغلی منجر به افزایش بهره وری شغلی می شود، ممکن است خود را در معرض ناامیدی قرار دهد.
می تواند ذهنی باشد
مشکل دیگر نظریه هرزبرگ این است که افراد مختلف در مورد رضایت شغلی معانی متفاوتی دارند، از این رو، برای مثال، برخی افراد ممکن است ساعات کاری انعطاف پذیر را دوست داشته باشند در حالی که برای برخی دیگر ممکن است دردسرساز باشد، به طور مشابه برخی افراد دوست دارند حقوق بیشتری داشته باشند. ترفیع و قدرت در حالی که برخی در مقایسه با پول به قدرت و ترفیع وزن بیشتری می دهند. به همین ترتیب، جوانان در مورد حقوق، شرایط شغلی، ترفیع و غیره برداشت متفاوتی دارند در حالی که افراد مسن برداشت متفاوتی دارند.
عوامل خارجی را نادیده می گیرد
محدودیت دیگر این نظریه این است که عوامل خارجی را نادیده می گیرد که در واقعیت نقش مهمی ایفا می کنند، به عنوان مثال اگر یک شرکت رقیب برای همان مشخصات شغلی حقوق بالاتری نسبت به کارکنان پرداخت کند، حتی اگر شرکت اجرا کرده باشد، از شرکت راضی نخواهد بود.به عبارت ساده، نادیده گرفتن کامل عوامل خارجی می تواند برای شرکت مشکل ساز شود، به خصوص در صنایعی که عوامل بیرونی بیشتر از عوامل داخلی برجسته هستند.
همانطور که از بالا می توان دریافت که نظریه انگیزش هرزبرگ دارای مزایا و معایبی است و هر شرکتی که به فکر اجرای این نظریه است باید نکات فوق را به دقت تحلیل کند. برای مشاوره با ما تماس بگیرید.